آمریکا، سناریوی واژگونی شاه برای مبارک
فرامرز دادرس فرامرز دادرس

به نظر می رسد که پرزیدنت باراک اوباما، همان برنامه جیمی کارتررئیس جمهور پیشین آمریکا را که سی و دوسال پیش به واژگونی رژیم شاه در ایران سرعت بخشید، برای مصر وحسنی مبارک، تکرار می کند.

 

مارکس گفته است: تاریخ همواره دو بار تکرار می شود، نخستین بار یک تراژدی است و دومین بار مانند یک کمدی. ولی به نظر می رسد که این بار پس از انقلاب اسلامی در ایران، یک تراژدی دردناک برای ملت بزرگ و تاریخی مصر در حال شکل گرفتن می باشد، و بی شک در پی آن برای دیگر کشور های خاورمیانه نیز پیش بینی می شود.

 

یک تارنمای انگلیسی زبان، نزدیک به سیاست های اسرائیل، پرده از سفر پنهانی فیلد مارشال محمد حسین تنطاوی، وزیر دفاع مصر به آمریکا برداشت. گفته می شود که چهارشنبه 26 ژانویه، حسنی مبارک رئیس جمهور مصر، تنطاوی را برای درخواست پشتیبانی از آمریکا برای مقابله با رخداد های اخیر مصر به واشنگتن فرستاده است. چند ساعت پس از اینکه مارشال تنطاوی به واشنگتن رسید، محمد البرادعی رئیس پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی، به مصر بازگشت و قرار شد که نقش میانجی را برای انتقال قدرت در مصر بازی کند.

 

محمد البرادعی، مدیر کل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی، توانسته است در این چند سال با جانبداری از سیاست های رژیم اسلامی ایران در مذاکرات اتمی و نشان دادن چهره ضد آمریکایی از خود، در میان گروه های تندروی اسلامی چون اخوان المسلمین، محبوبیتی به دست آورد. البته محمد البرادعی در صورت به قدرت رسیدن نیرو های مذهبی و تند رو در مصر سرنوشتی بهتر از سرنوشت سید جواد تهرانی، رئیس پیشین شورای سلطنت ایران در سال 1357 نخواهد داشت. سید جواد تهرانی هنگامی که برای ملاقات آیت الله خمینی به پاریس رفت پس از چند دقیقه استعفای خود را به او تقدیم کرد و ازهمان جا راهی سوئیس شد. گفته می شود که خمینی عکس های نامناسبی از سید جواد به او نشان داده بود. سید جواد تهرانی دوره مذهبی را به پایان رسانده و دارای اجتهاد بود، ولی ازسال ها پیش مکلاّ  شده بود.   

 

 

بوی خوشی از سیاست های دولت آقای اوباما، در قبال مصر به مشام نمی رسد، سیاست ایشان یادآور سیاست جیمی کارتر، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا در سال 1357 می باشد، آقای کارتر یک سال پیش از آن تاریخ در سفری که به ایران داشت، جام شامپانی خود را برای سلامتی شاه و رژیم با ثبات او در خاورمیانه سر کشید. وی در هنگامه شورش هایی که منجر به روی کارآمدن آیت الله خمینی و حکومت اسلامی شد، ژنرال رابرت هایزر، معاون سرفرماندهی نیرو های پیمان آتلانتیک شمال " ناتو" را پنهانی به ایران فرستاد تا بخش بزرگی از ارتش ایران را که همچنان به شاه وفادار مانده بود، از کار بیاندازد. شاه در خاطراتش به این موضوع اشاره کرده است.

 

هایزر با هر یک از فرماندهان ارشد و افسران برجسته ارتش شاهنشاهی در خلوت دیدار و گفتگو کرد، این گفتگو ها در پشت در های بسته در ساختمانی همجوار ستاد بزرگ ارتشتاران، یعنی ستاد ارتش شاه ! انجام شد. سهم هریک از افسران از این ملاقات بیش از چند دقیقه نبود. یکی از افسران اطلاعاتی ایرانی که  شاهد ملاقات های هایزر با افسران ارشد ایرانی بود گفت: امیران ارتش شاهنشاهی هر یک به درون اتاق می رفتند و پس از چند دقیقه گفتگو با هایزر، با تاًثر و نگرانی بیرون می آمدند، یکی از امیران که درجه سرلشکری داشت و در زمره دوستان نزدیک شاه بشمار می رفت ، عرق ریزان از اتاق بیرون آمد نمی توانست بخوبی راه برود، وی در پاسخ  آن افسر ضد اطلاعات، که حالش را جویا شده بود، با کلمات بریده گفت: هیچ، هیچ، کار تمام است!.

دست آورد هایزر از این ملاقات ها منجر به صدور اعلامیه بیطرفی ارتش شد. این فرمانده نزدیک به شاه و بسیاری از امیرانی که با هایزر ملاقات کردند در همان روز های نخست انقلاب تیرباران شدند.

 

شاه در خاطراتش نوشت که ژنرال هایزر، هنگام خروج از ایران به دیدن وی می رود، ولی میلی به گفتگو با شاه از خود نشان نمی دهد و تنها جویای تاریخ خروج شاه از کشور می شود، هایزر مرتب به ساعتش نگاه می کرده است. از همان هنگام  فرار سران رژیم شاه و خانواده هایشان آغاز شد. چیزی که اکنون در مصر نیز در حال انجام شدن است. گفته شد که همسر آقای مبارک هفته پیش کشور را ترک کرد و دو پسر وی نیز دو روز پیش به لندن رفته اند.

 

بی هیچ تردیدی ارتش مصر به مردم خواهد پیوست و آقای حسنی مبارک نیز اگر بتواند به موقع از کشور بگریزد سرنوشتی بهتر از شاه نخواهد داشت، وی سال گذشته برای مداوای بیماری سرطان خود در آلمان بستری شد، آقای مبارک بیش ازهشتاد سال دارد و راه درازی در پیش روی ندارد.

 

بنظر می رسد سران آمریکا و اروپا که سال ها آقای مبارک را با آغوش باز پذیرا می شدند، با وی همان برخوردی را انجام دهند که با شاه ایران انجام دادند. افسران ارتش شاه، روابط بسیار خوبی با همتایان آمریکایی خود داشتند، ولی در پایان روی پشت بام مدرسه رفاه و زندان ها به تیر انقلابیون اسلامی گرفتار شدند. افسران مصری نیز روابط خوبی با آمریکایی ها دارند ، تجربه ارتش شاه و انقلاب اسلامی ایران باید سرمشق ارتش مصر باشد.

 

امروز یکشنبه نزدیک به صد هزار تن در میدان آزادی قاهره گرد آمدند و خواستار رفتن حسنی مبارک شدند، مسئولین دولت آمریکا به سران مصر اخطار کرده اند و از آغاز درگیری ها در مصر، پیشاپیش در کنار مردم این کشور قرار گرفتند، سیاستی که در نظر پیروان حقوق بشر، آزادی و مردمسالاری، کاری نیکو و پسندیده است، در حالیکه در تابستان 2009،  بیش از سه میلیون ایرانی از میدان امام حسین تا میدان آزادی صف کشیدند، ولی دولت آقای اوباما به این جمعیتی که سی برابر مصریان بود توجهی نکرد و همچنان به گفتگو های اتمی! با رژیم ادامه داد و همچنان در این کار اصرار می ورزد.

 

تاریخ بیانگر آن است  که پس از پایان جنگ ایران و عراق،  دولت آمریکا تنها به واژگونی دشمنان جمهوری اسلامی پرداخته است، در آغاز افغانستان طالبان، و سپس عراق صدام حسین، و اکنون مصر حسنی مبارک، و روشن نیست که فردا چه رژیم هایی در خاورمیانه بسود جمهوری اسلامی به دام تندریان اسلامی خواهند افتاد. آیا باید پذیرفت که آمریکا و جمهوری اسلامی با یکدیگر دشمن هستند؟  چگونه است که " شیطان بزرگ " در سی سال گذشته همواره راه  حکومت اسلامی را هموار نموده است.

 

یک رژیم مردمسالار، مسئول، با ثبات و سکولار در مصر، می تواند به روند صلح میان اعراب و اسرائیل در منطقه خاورمیانه یاری رساند. بایستی شرایط سیاسی ،اجتماعی، فرهنگی و تاریخی مصر در نظر گرفته شود. وضعیت مصر را نباید با  کشوری چون تونس مقایسه کرد. در صورت واژگونی ناگهانی و همراه با خشونت و هرج و مرج رژیم حسنی مبارک در مصر،  بیم آن می رود که تندرویان اسلامی بر ناآگاهی توده های مردم مسلط شوند و جهان را با بحرانی تازه روبرو نمایند. برخلاف حکومت اسلامی ایران، تونس ومصرکشورهایی هستند که ساختارهای مردمسالاری در قانون اساسی آنان پیش بینی شده است، بنابراین نیازی به انقلاب، آن هم از نوع انقلاب اسلامی دراین کشورها دیده نمی شود.

 

دهم بهمن ماه- سی ام ژانویه 2011


January 31st, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی